مدح و مناجات با امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
توان بخشیده ذکرت هر مریض ناتوان را هم زبان درد دل دادی زبان بیزبان را هم گواهی داده رد الشمس تکوین است در مشتت برای چهار رکعت میزنی برهم زمان را هم برایت سوخـتم خاکـستر من آبرویم شد به زیر دین خود آوردهام آتش فشان را هم ضرر اینست که در پای عشقت بیضرر باشم سراسر سود خالص کردهای حتی زیان را هم برای ایـلـیا انجـیل افـتادست بر سجـده چگونه بنده خود کردهای نصرانیان را هم من از سلمان سیصد ساله فهمیدم جوانی را که پیر عشق میسازد ولایت هر جوان را هم عجب خیریهای داری به روی شانهات مولا شریک کار خیرت کردهای خرما و نان را هم مؤذّن بیعلی تکبیر نه تکـفیر میگوید همیشه نام تو توحید میبخشد اذان را هم نجف آمد به میدان کعبه هم مایل بسویش شد نشانی دادهای با قبهات سنگ نشان را هم تو دستت بر سر هرکس که آمد سقف امنی شد به سلطانی رساندی قنبر بیخانمان راهم صبوری پای صبرت زانوی شاگردیاش را زد گلویت نرم کرده از خجالت استخوان را هم همینکه رفت زهرا زود پیرت کرد هجرانش به سوگ این خزان آوردهای عمری خزان را هم |